غزلی از ظاهر ساراییدلم گرفت از این برکه های خواب آلود
خوشا تلاطم دریا، خوشا تحرّک رود
کجاست ساحل خورشیدی نگاه کسی
که آشیانه ی مرغابیان وحشی بود؟
زبانه های نگاهم در این فضا افسرد
و بالهای شتابم در این قفس فرسود
تو ای پرستوی آبی پرست مست بگو
چگونه می شود این خارزار را پیمود؟
ز ما به هر چه طراوت، به هر چه تازه سلام
ز ما به هر شگفتی، به هر چه خنده درود
چارلز بوکوفسکی
بهترین قسمتش این بود
که پرده ها را کشیدم
و زنگ در را با پارچههای کهنه پوشاندم
تلفن را توی یخچال گذاشتم
و سه روز تمام
در تخت خواب ماندم
و بهتر از همه این بود
که کسی اصلا
دلش برایم تنگ نشد!
احمدرضا احمدی
برای زیستن هنوز بهانه دارم
من هنوز میتوانم
به قلبم که فرسوده است
فرمان بدهم
که تو را دوست داشته باشد…
سارا عزیزی
صدایت
از مرز گذشته
طول می کشد برنگشتنت
مثل نفس دادن
به من غرق شده
پاهایت از مرز گذشته
و سایه ات
در اتاق
آشپرخانه
متهم ردیف اول است
و تیتر روزنامه ها
تنهایي
آنسوی میله های زندان
زنی را کشت!
رضا میری
به آسمان نگاه می کنم
یا دریا؟
که هر روز می بینم
فاصله با چشمانت
بیشتر میشود.
می دانم
آبی
رنگ دور دست هاست..
فرشته عبدولی
این کوچه انتهایش معلوم نبود
و آن خانه آدم هایش...
اما من فقط تورا به خاطردارم
که هنوز زیبایی
مثل آن خانه،
ک ترک ترک دیوارهایش را گریهها پر کردهاند
اما هنوز پابرجاست.
طیبه شیخ مرادی
از تنهایی این خانه میترسم
از دیوارهایی که
با زلزله بیایدو
فروبریزد
میترسم
برگردیم به روزهای دور
که ناممان را در کنار هم چیدند
_ مارینا تسوِتائِوا
نامت، پرندهایست میان دستانم
یخ پارهای بر زبانم.
گشودن تند لبها.
نامت، پنج حرف.
گوی آتش.
ناقوس نقره در دهانم.
سنگی فتادهست در دریاچهی خاموش
صوت نامت.
پِلپ پِلپ نرم نعل اسبهاست در شب
نامت.
نامت بر شقیقهام
شلیک گوش خراشِ تفنگی پر.
نامت
بوسهی
ـ محال ـ
بر چشمهایم،
سردیِ مژگان بسته.
نامت
بوسهی برف.
قُلپِ آبیرنگِ آب چشمه.
با نام تو، خواب سنگین میشود.
جلد اول کتاب «نبودنت»، ترجمهی محمدرضا فرزاد، نشرچشمه
هفته نامه ی پیک ایلام /peyk-e ilam...
ما را در سایت هفته نامه ی پیک ایلام /peyk-e ilam دنبال می کنید
برچسب : رنگين,كمان, نویسنده : peikeilama بازدید : 202 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 16:11