عدم مشارکت سیاسی زنان در فعالیت‌های حزبی و سیاسی، دلایل و پیامدهای آن

عدم مشارکت سیاسی زنان در فعالیت‌های حزبی و سیاسی، دلایل و پیامدهای آن

پریچهر قنبری .فعال حوزه زنان

زنان به عنوان نیمی از پیکره‌ی جامعه دارای نقش اساسی و تعیین کننده در تمام عرصه‌های توسعه در جامعه هستند.

زن به عنوان اولین مربی و معلم انسان و رکن اصلی در خانواده مهم‌ترین و مؤثرترین شخص در شکل‌دهی تفکر اجتماعی در خانواده می‌باشد.

در جامعه‌ی بشری زنان نه تنها همسان و دوشادوش مردان بلکه گاه در اکثر عرصه‌های زندگی بشری حتی پیشاپیش مردان نقش آفرینی می‌نمایند. در جامعه ما نیز نقش زنان در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی از دوران مشروطه تاکنون چشمگیر بوده است و این نقش بخصوص در جریان پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن در عرصه‌های مختلف جنگ تحمیلی و مناسبت‌های مختلف سیاسی اجتماعی و فرهنگی و حتی اقتصادی بیانگر نقش انکارناپذیر آنان در پیشرفت و توسعه کشورمان بوده است. در جامعه کنونی ما زنان علاوه بر مدیریت خانواده در عرصه‌ی فعالیت‌های علمی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی حضور فعال و مؤثری دارند.

مدیریت دقیق و تیزبینی و مسئولیت‌پذیری از ویژگی‌های زنانی است که تاکنون با پذیرش مسئولیت‌های مختلف در این جامعه توانمندی‌های خود را به اثبات رسانده‌اند امروزه توان و ظرفیت‌های پذیرش مسئولیت و مدیریت کارآمد زنان به مردان جامعه نیز ثابت شده و مخالفتی با حضور زنان در عرصه‌های مختلف اجتماعی نیست.گرچه زنان در بسیاری از عرصه‌های اجتماعی حضور دارند اما متأسفانه در زمینه فعالیت‌های حزبی و سیاسی هنوز نقش خود را ایفا ننموده‌اند. یکی از دلایل عدم تمایل زنان به مشارکت در فعالیت‌های حزبی و سیاسی و انفعال آنان، تحمیل آثار بجای مانده از محرومیت‌های اجتماعی به آنان در سنوات گذشته، غالب بودن فرهنگ مردسالارانه و آماده نبودن فضای فرهنگی و فکری در جامعه جهت ورود آنان به احزاب و فعالیت‌های سیاسی است.

شاید دلیل دیگر کناره‌گیری زنان از این فعالیت‌ها بالا بودن هزینه‌ی فعالیت‌های سیاسی و حزبی در جامعه باشد که زنان نیز به دلیل محتاط بودن و داشتن روحیه‌ی ظریف در این زمینه حاضر به پذیرش ریسک نیستند. پیامد منفی این رویه حذف زنان در عرصه‌های مختلف سیاسی خواهد بود. بدون تردید یکی از مهمترین زمینه‌های حضور زنان در عرصه‌های مختلف خواست خود آنان است.

زنان به علت دقت و تیزبینی و احساس مسئولیت در جامعه می‌توانند با حضور فعال خود در فعالیت‌های حزبی و سیاسی سهمی از قدرت را نصیب خود نمایند سهیم شدن زنان در قدرت سیاسی و مشارکت آنان در سطوح عالی و در تصمیم‌گیری‌های کلان باعث بکارگیری توانمندی‌ها و ظرفیت‌های ارزشمند آنان در توسعه‌ی همه جانبه‌ی جامعه خواهد شد. گرچه هم اکنون ما شاهد حضور زنان در عرصه‌های علمی و فرهنگی و بعضاً اجرایی هستیم، حضور آنان در تشکل‌های حزبی و سیاسی به نسبت مردان کم‌رنگتر بوده و در نتیجه از قدرت سیاسی سهم کمتری دارند لذا می‌بینیم که جامعه‌ی ما آنگونه که شایسته و بایسته است از پتانسیل حضور آنان در سطوح عالی استفاده نمی‌برد.

عزم و اراده‌ی زنان، خودباوری و اعتماد به نفس آنان، آگاهی جامعه و تغییر باورهای منفی در رابطه با حضور زن در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی، اعتقاد به نقش سازنده‌ی زنان در توسعه‌ی همه جانبه و حذف نگاه جنسیتی از مهم‌ترین بسترهای لازم جهت استفاده از توانایی‌های زنان در مدیریت و اداره‌ی جامعه است.