محمودواعظی رئیس دفتر رئیس جمهور:
در عمرم عضو گروههاي راست نبودهام؛ حالا ميگويند عامل گردش به راست رئيسجمهور هستم
روزنامه ایران با محمودواعظی رئیس دفتر رئیس جمهور در باره مسائل سیاسی کشور مصاحبه کرده است.
بخشهایی از این مصاحبه را می خوانید:
آیا کابینه دوم آقای روحانی کابینه ای منسجم است؟
کابینه دوازدهم از کابینه یازدهم، منسجمتر و قویتر است، اما شرایط این دولت با دولت یازدهم بسیار تفاوت دارد. در چهار سال نخست، با آرامش تصمیم گرفته میشد که اثرات مثبت آن هم دیده شد. حالا گرچه برخی ضعفهای کابینه برطرف شده و افراد آن تجربه بیشتری پیدا کردهاند، اما هنگامی که با فشارهای گسترده رو به رو میشویم، طبیعی است که مردم یا رسانهها بیشتر درباره کابینه قضاوت کنند و نه شرایطی که به کابینه تحمیل شد. به عبارت دیگر، چون شرایط سخت است، راحتترین قضاوت این است که کابینه آنطور که باید مأموریت خود را انجام نمیدهد. درصورتی که شاهد هستیم همه وزیران و اعضای کابینه، بیش از گذشته وقت میگذارند و بسیار هم تلاش میکنند. اما طبیعی است که همه مشکلات ما منشأ داخلی ندارد، هرچند راه حل داخلی دارد، اما ریشه اصلی بروز مشکلات بیرونی است. لذا مقداری طول کشید تا هر دستگاهی آرام آرام به روش و سبک جدید مورد نیاز برای مقابله با فشارها رو بیاورد و تغییراتی ایجاد کند.
حتی آقای رئیس جمهوری هم چنین تغییراتی در رویکرد خود دادند، به این معنی که براساس شرایط سخت تر، تغییراتی در کابینه اعمال کردند. ایشان مانند گذشته، امروز هم مرتباً عملکرد کابینه را رصد و ارزیابی میکنند تا مطالبات و رفاه و معیشت مردم تأمین شود. اساساً امنیت و معیشت دو مأموریت جدی همه حکومت هاست. ما امروز امنیت خوبی داریم که حاصل تلاش همه نیروها است، در مسائل اقتصادی هم که دغدغه اصلی مردم است، ما وظیفه خود میدانیم رفاه مردم را تأمین کنیم. بویژه اینکه این دولت تنها به اتکای مردم روی کار آمد، مردمی که در سال 92 و بعد سال 96 به برنامهها و سیاستهای دکتر روحانی اعتماد کردند. طبیعی است که اگر لحظهای ارتباط مردم و دولت قطع یا تضعیف شود، دولت با مشکل مواجه میشود زیرا این دولت گروه و احزاب آنچنانی ندارد تا از او حمایت کنند، بلکه مهمترین سرمایه دکتر روحانی و این دولت، مردم هستند. اینکه میگوییم همه مشکلات را با مردم حل میکنیم، به این معنا نیست که دولت می خواهد وظیفه خود را گردن مردم بیندازد، بلکه دولت میخواهد به پشتوانه این مردم، قویتر کار کند. زیرا هرجا که مردم از دولت و نظام خود حمایت کردند، موفقتر و نتیجهاش بهتر بوده است.
چرا دولت سخنگو ندارد
سخنگوی دولت در آینده تعیین میشود، اما تا همین جا رئیس جمهوری دستور دادند که همه وزیران باید خود نقش سخنگویی وزارتخانه خود را ایفا کنند. به همین دلیل هم در چند ماه گذشته شاهد پاسخگویی وزیران چه در سفرهای استانی یا برگزاری نشستهای خبری بودیم.
درباره برجام، رئیس جمهوری در دیدار با اصلاحطلبان گفت که «ماندن در برجام، سخت و مهمتر از خود برجام بود.» از این جمله این طور بر میآید که فشار زیادی روی دولت وجود داشت که از برجام خارج شود. این فشارها چه بود؟
درست پس از امضای برجام، عدهای از رقبا و مخالفان دولت هرچه خواستند در مذمت برجام گفتند. دولت انتقادهایی از سر دلسوزی را با جان و دل میپذیرد، یا هنگامی که رهبر معظم انقلاب درباره برجام مطلبی میگویند، دولت میداند پشت این سخنان حکمتی نهفته است تا ما بتوانیم به اهداف خود دست یابیم، اما گاهی میبینیم که عدهای از گروههای سیاسی و جناحی، فقط تخریب میکنند درحالی که برجام برای دولت نیست، بلکه دستاورد نظام و ملت است. همه تلاش، راهنمایی و حمایت کردند تا توفیقی بهنام برجام حاصل شد. اما عدهای از روز اول دنبال این بودند که برجام به درد نمیخورد.
یکی از انتقادات به آقای روحانی همین است که بسیاری از مسائل را با مردم در میان نمیگذارند، درحالی که در گذشته که فشارها کمتر بود بیشتر با مردم حرف میزدند. دلیل این رویکرد چیست و آیا آقای روحانی میخواستند شرایط را سختتر نکنند؟
دکتر روحانی در یک سال گذشته بیشتر با مردم صحبت کرده است، هرچند برخی از حرفها را نگفته است. ایشان تقریباً هر هفته در برنامههای مختلف با مردم صحبت میکنند. اتفاقاً برخی هم انتقاد میکنند که چرا ایشان اینقدر صحبت میکنند، بگذارید برخی از حرفها را وزیران مطرح کنند. یا میبینید که برخی میگویند چرا دفتر رئیس جمهوری اینقدر اظهارنظر میکند، او که سخنگو نیست. اما واقعیت این است که آقای رئیس جمهوری حرف میزنند و ما هم سعی میکنیم به اندازه وسع خود به سؤالات پاسخ دهیم.
اما اینکه چرا آقای روحانی فشارهایی که روی او یا دولت وجود دارد را مطرح نمیکند یا اینکه نمیگوید چه کسانی اجازه نمیدهند امور پیش برود، این انتقاد، درست است، اما پاسخ هم دارد.
سال گذشته همین موقعها بود که برخی مسائل اجتماعی با فشارهای خارجی همراه شد. در آن شرایط دکتر روحانی تحلیلی از آینده کشور و اثرات تحریمها داشتند و به این جمعبندی رسیدند - معتقدم جمعبندی رهبر معظم انقلاب هم همین است- که ما نباید در این زمان مردم را ناامید کنیم، نباید اختلافات خود را به میان مردم ببریم و آنان را مأیوس کنیم، زیرا مأیوس کردن مردم هدفی است که دشمن دنبال میکند. مهمترین هدف دشمن ناکارآمد نشان دادن حکومت، افزایش اختلافات داخل کشور، مأیوس شدن مردم است که در نهایت میتواند به جدایی مردم از نظام منتهی شود. در چنین شرایطی، وظیفه ما چیست؟ آیا باید در زمین دشمن بازی کنیم؟ دولت بر این عقیده است هر صدایی که باعث ایجاد شکاف در کشور بویژه در حاکمیت شود، بازی کردن در زمین دشمن است. فرق هم نمیکند چه کسی باشد. براساس همین بینش، رئیس جمهوری تلاش دارد وارد این دعواها نشود. بهعنوان مثال، صحبت آقای رئیس جمهوری در بانک مرکزی درباره FATF، اصلاً درباره مجمع تشخیص مصلحت نظام نبود. بویژه اینکه خودشان از ابتدای تشکیل مجمع تا امروز عضو آن هستند. مضافاً اینکه مجمع تشخیص 20-10 نفر نیستند، بلکه بالای 40 نفرند. آن سخن آقای رئیس جمهوری درباره FATF، ناظر بر بخشی از مجمع بود که ایراداتی گرفتند. میتوانستیم به سخنان برخی عزیزان جواب بدهیم، اما دیدیم که جواب دادن ما به معنای اختلاف بین ما و ایشان خواهد بود، درحالی که ما نمیخواهیم بر این مسائل دامن بزنیم. بنابراین، این انتظار که دولت برخی حرفهای پشت پرده را بزند، غیر از ایجاد اختلاف و از بین بردن انسجام، ثمر دیگری ندارد.
حتماً خودتان هم در رسانهها دیده اید که حتی برخی از حامیان دولت انتقاد دارند و میگویند که کابینه دوم به نسبت کابینه اول ضعیفتر است. چینش کابینه و تغییراتی را که بعداً به وجود میآید متوجه حزب اعتدال و توسعه و شخص شما میدانند. میگویند همه کاره دولت آقای واعظی است. حتی استعفای آقای ظریف را هم به شما نسبت دادند. حتی برخی حضور شما در دفتر رئیس جمهوری را به معنای گردش به راست آقای روحانی دانستند.
این از آن دست حرفهای خیلی عجیب تاریخی است که حضور من به جای آقای نهاوندیان را گردش به راست تعبیر میکنند. در عمرم سابقه هیچ حضوری در جریان راست را نداشتم، چطور اکنون گردش به راست تعبیر میشود؟ این مسأله بستگی دارد که کدام رسانه با چه نیتی حرف میزند.
درباره چینش کابینه، جریان حامی دولت انتقاد بسیاری دارد، از جمله اینکه دولت مثلاً در وزارت علوم از شخصیتی مانند فرجی دانا به گزینهای رسید که نمایندگان به صراحت اعلام کردند نفر بیستم لیست آقای روحانی برای این وزارتخانه بود.
این مسأله به روش انتخاب وزرا بازمیگردد . آقای دکتر روحانی در انتخاب اعضای کابینه ملاحظاتی داشتند. ایشان در سال 96 همان روشی را اجرا کردند که در سال 92 اجرا کرده بودند. نحوه انتخاب و هماهنگیهایی که باید انجام میدادند، هیچ تفاوتی نداشت. کما اینکه در سال 92 به مردم قول دادند کابینه من فراجناحی است و این در سال 96 هم تکرار شد. آن چیزی که در فاصله سالهای 92 و 96 متفاوت شده است، نه رویکردهای آقای روحانی، بلکه انتظارات برخی از افراد و جریانات سیاسی بود. بعد از انتخابات 96 برخی از جریانات سیاسی فکر میکردند آقای رئیس جمهوری باید کابینه دیگری انتخاب میکرد.
ایشان که با هیچ حزب و گروهی قرارداد امضا نکرده بود یا جایی قول نداده بود که کابینهام را این گونه انتخاب خواهم کرد. آقای روحانی به همه قولهایی که در انتخابات داده، پایبند است و هیچ عقب نشینی نداشته است. وعدههایی که اجرای آن در حوزه مسئولیت خودشان است، دارند اجرا میکنند، آنهایی هم که باید با هماهنگی قوای دیگر انجام شود، در حال تلاش برای دستیابی است، اما شخص آقای روحانی به همه وعدههای خود پایبند است. یکجا مثال بزنید که ایشان گفته باشد در کابینه از این جناح انتخاب میکنم؟ بنابراین نباید انتظار داشت که بین دو دوره تفاوتی از این نظر به وجود بیاید. اساساً ایشان بارها در تبلیغات اعلام کرد که آمدم تا سیاستها و کارهای نیمه کاره دولت یازدهم را ادامه بدهم. بله، برخی دوستان در سال 92 انتظاری نداشتند، اما در سال 96 فکر میکردند کابینه باید به گونه دیگری انتخاب شود. درحالی که این رئیس جمهوری است که باید تصمیم بگیرد با چه کسی میخواهد کار کند.
شما در دفتر ریاست جمهوری، آقای نوبخت در سازمان برنامه و بودجه، آقای بانک در سازمان مناطق آزاد، یا وزیر اقتصاد...
وزیر اقتصاد هیچ ارتباطی با حزب اعتدال و توسعه ندارد. غیر از من و آقای نوبخت، فرد دیگری نیست. اگر شما تا حد آقای بانک بخواهی بروی، من از هر جناحی 10 برابر برای شما اسم میبرم.
بیشتر بحث تأثیرگذاری و نفوذ اعتدال و توسعه در دولت مطرح است.
تأثیرگذاری به عملکرد افراد بستگی دارد. وقتی در جایی بخوبی عمل میشود و تعامل خوبی دارند، طبعاً تأثیرگذار هم خواهند بود. ما نباید به تأثیرگذارها انتقاد کنیم. اتفاقاً باید به آنان که تأثیرگذار نیستند انتقاد کنید. اساساً به دولت آمدیم تا تأثیرگذار باشیم، تا فعال باشیم و مسائل را با سرعت پیش ببریم. اتفاقاً اگر کسی در هر ردهای، وزیر یا فرماندار مأموریت خود را بخوبی انجام ندهد و تأثیرگذاری ندارد، باید مورد انتقاد واقع شود. فردی مسئولیت پذیرفته و تمام انتقادات را به جان میخرد تا بتواند برای کشورش تأثیرگذار باشد، اتفاق مثبتی است، نه منفی.
این نظر منتقدان است که برخی هم از حامیان دولت هستند.
شما صفت حامی دولت را به هر کسی اطلاق میکنید؟ حامیان دولت که نمیتوانند هر روز انتقاد و تخریب کنند، اما باز هم بگویند حامی هم هستیم.
برخی اصلاحطلبان انتقاد میکنند که شما بیشتر با جریان اصولگرا تعامل دارید، اما آنجا که باید از دل این تعامل امتیازی بگیرید، عملاً آن طرف کاری نمیکند و این در نهایت باعث سرخوردگی پایگاه اجتماعی دولت میشود.
این مسأله در ارتباط با من صدق نمیکند. ممکن است برخی از نمایندگان چنین انتقادی به برخی از وزیران داشته باشند، اما شخص من با همه جناحهای همسوی دولت، -آنان که مخالف دولت هستند منظورم نیست- مرتبط هستم. میان آنان تفاوتی هم قائل نیستم. اما درباره اصلاحطلبان، من با مجموعهای از اصلاحطلبان هم رابطه بسیار خوبی دارم. اینکه هر کسی در هر جایی یک صفت اصلاحطلب به خود بدهد و بگوید حامی دولت هستیم و بعد از آن هم هرچیزی که دلش میخواهد بگوید، دور از قاعده سیاست است. آن هم درحالی که من با اصلاحطلبان جلسه دارم و با آنان در ارتباطم. ما میدانیم که ارتباط گروههای مختلف با دولت، چه هنگام انتخابات و چه پس از آن، چگونه بوده و ما هم همیشه قدرشناس همه کسانی که به ما کمک کردند هستیم. نگاه ما به گروهها، افراد و رأی دهندگان، نگاه یکبار مصرف نیست که بگوییم حالا که رأی آوردیم، کاری به آنان نداشته باشیم. بلکه ما از همه کسانی که به آقای روحانی رأی دادند و از دولت حمایت کردند، قدردانی میکنیم و رابطه خوبی هم با آنان داریم. به عبارت دقیق تر، اینکه ما برای دوره بعد احتیاجی به رأی نداریم، باعث نمیشود که ما مردم، گروهها و احزاب را فراموش میکنیم. چون مهم ما نیستیم، بلکه مهم فکر و گفتمان اعتدال است که باید بماند و برای کشور مفید باشد. چون به این اصل اعتقاد داریم، رابطه خود را با همه جریانها حفظ کرده و میکنیم. اما میگوییم با همه کسانی که مشی اعتدالی دارند، میتوانیم کار کنیم. این نکته را هم اضافه کنم. گاهی چیزهای بسیار عجیبی میشنوم. مثلاً اسم فردی را میشنوم که حتی یکبار هم ندیده ام، اما گفته میشود که قرار بوده ایشان استاندار یا معاون وزیر شود، اما من مخالفت کردم. درحالی که معمول این است که سوابق افراد در کارگروهی بررسی و نتیجه به رئیس جمهوری گزارش میشود و ایشان موافقت یا مخالفت میکنند. اما متأسفانه اینطور گفته میشود که فلانی پشت این فرد بوده یا نبوده. همین حالا استانداران، معاون وزیر و رئیس دستگاههای بزرگ دولت از طیفهای مختلف اصلاحطلب و اصولگرای معتدل هستند. همه هم از این فیلتر عبور کردهاند تا موافقت رئیس جمهوری را کسب کنند. ربطی به یک فرد ندارد که من تصمیم بگیرم چه کسی باشد یا نباشد؟ اصلاً برای من فرقی نمیکند چه کسی کجا باشد.
هفته نامه ی پیک ایلام /peyk-e ilam...
ما را در سایت هفته نامه ی پیک ایلام /peyk-e ilam دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : peikeilama بازدید : 192 تاريخ : دوشنبه 27 اسفند 1397 ساعت: 11:30